۱۳۸۹ تیر ۲۱, دوشنبه

سلام دیکتاتور

روزنامه نگار آزاد
امروز می خواهم درباره تضاد درونی دیکتاتور با بیرون را مورد بررسی قرار دهم دیکتاتور سعی دارد که خود را خدای مردم جلوه دهد و پا فراتر از نماینده خدا در روی زمین گذاشته و خود را خدای ملت ایران اینبار معرفی می کند . خدایی که یک دستش را در راه رسیدن به آرمانهای خود و اطرافیان که راه مبارزه را با حکومت پهلوی در پیش گرفته بودند از دست داد این دست دستهای زیادی را گرفته و دستهای زیادی است در کار که خود دیکتاتور را تاریخ مصرفش را به پایان برساند


دیکتاتور تا تاریخ مصرفت انقضایش فرا نرسیده خود ، می توانی از گذشته بد خود دست بشویی و پیشگاه خدا توبه کنی و شاید ملت سبز ایران بعد از پذیرش توبه ات پیش خدا جایی برای استراحت در ایران به تو دادند شاید آن روز که ما دوستدار صلح جهانی و مدافع حقوق بشر هستیم با رحم و مهربانی خویش خفتگانی همچون ترا بیدار سازیم دیکتاتور ما همواره مدافع حقوق بشر هستیم و در راه آزادی وطن و تن از استبداد دینی مبارزه خواهیم کرد و به یقین می دانم که دست من و دست ملت پلی خواهد بود برای گذشتن از دیکتاتوری و رسیدن به آبادی دموکراسی و مردم سالاری آن روز آقای خامنه ای فردای ایران است و فردای ایران برای تو و بازماندگانت در نظام ولایی که مدتهاست کشتی اش سوراخ شده تا صد متر پارو نزده و فرار نکرده غرق خواهید شد پس قبل از اینکه غرق بشوید بیایید در کشتی جنبش مدنی و آزادی خواهی و دموکراسی خواهی شاید آن موقع توبه شما پذیرفته شود و در کشتی دموکراسی بعنوان یک کارگر آشپزخانه سیب زمینی پوست بکنی ولی به یقین می دانم که ملت سبز و آزاد آن موقع عدالت دارند که نگذارند با یک دست به پوست سیب زمینی کنی به کار گمارند ولی الان به خوبی جهانیان می دانند که با همان یک دست پوست از کله ملت خویش کندی در اوین و کهریزک ، آقای خامنه ای حیا کن و مملکت را رها کن چه بسا که فکر می کنی که شمع حکومت آخوندی شما فتیله ای دارد تا قیامت ، نه حاجی اینجوری هم که فکر می کنید نیست فتیله ات سوخته و تمام شده و موتور ماشین سرکوبت از کار افتاده است باز می روید اوهام و توهمی که ریاست انتسابی جمهوری شما در سر هاله نور می پروراند به آقای احمدی نژاد بگو اونی که در اطراف سرش دیده هاله ی نور نبود بله کرم شبتاب بود که تصور کرده هاله ای از نور اطرافش را گرفته است

نه غزه و نه لبنان جانم فدای ملت ایران و خود ایران که مسئولیت گذشتن از پل دیکتاتوری و رساندن ایران به دموکراسی با ما روزنامه نگاران هست که حقایق روز را بر تابیم و جهانیان را بیدار سازیم که ملت به نان شب محتاج شده اند نه بمب اتم

ای خفتگان بیدار شوید که فردای دستیابی جمهوری اسلامی ایران به بمب اتمی خیلی خطرناک است مثل اینکه چاقو را دست دیوانه داده باشی بمب اتم را هم دست آخوندها بدهید واقعا فاجعه ای بزرگتر از این نیست که دامن بشریت را می گیرد من مدافع حقوق بشر عباس ارشادی فر از حقوق بشر دفاع می کنم و نمی گذارم که صلح جهانی به خطر افتد خانم شیرین عبادی و خانم نرگس محمدی تنها نیستند و شیوا نظر آهاری را دستگیر می کنید افکار و اندیشه ها را که نمی توانید جلویش را بگیرید و الان ایران هزاران شیرین عبادی و هزاران نرگس محمدی و میلیون ها عباس ارشادی فر را دارد که به دفاع از حقوق بشر به پا خیزند و نگذارند این شیاطین به بمب اتمی دست بیابند روز اتحاد اپوزیسیون فرا رسیده من به عنوان مدافع حقوق بشر برای رسیدن به دموکراسی و برقراری صلح جهانی در قالب روزنامه اینترنتی حامی سبز نیوز خواهم کوشید و روزنامه نگار آزاد که همواره سعی دارم حقایق را برتابم و منتقد و مستقل باشم و تا رسیدن ایران به لیبرال دموکراسی در تلاش خواهم بود و خون من که یک روزنامه نگار هستم و سلاح من قلم و نوشتن است رنگین تر از خون شهیدان راه آزادی ندا و سهراب و فرزاد ها نیست و خون ما آزادی خواهان یکی است که قطره قطره خونمان فدای آزادی باد که ترس و واهمه ای از زندان و چوبه دار نخواهیم داشت و هزینه سنگین آزادی را ندا و ترانه ها و سهراب ها با خون رنگینشان داده اند و وقت درو محصول دموکراسی است که با خون این عزیزان آبیاری شده است ای هموطن برخیز که خیزش سبزت آزادی و دموکراسی برای ایران است و به یقین میدانم که صبح نزدیک است

هیچ نظری موجود نیست: