روزنامه نگار آزاد
همان دیکتاتوری که سال 57 قیافه اش را ملت فریب خورده ایران سعی می کردند در ماه ببینند یا قیافه سال 68 که جام و کاسه زهر را برای صلح با برادر صدام حسین! سر می کشید یا قیافه آن روزی که به برادران حماس! کمک می کردند و برادران حماس صدام حسین را یکی از بزرگرترین شهیدان تاریخ خواند
از کدامین ابر صحبت کنم که کنار برود و چهره دیکتاتور دوم را نمایان سازد که ندا توانست با کمک ترانه و سهراب و فرزاد ابرها را دور سازد و آقایون دیکتاتوری را چهره کریه وزشتشان را نمایان سازد و باز می گویم که دیکتاتور همیشه پشت ابر باقی نمی ماند چون روزنامه نگار آزاد و از جان گذشته عباس ارشادی فر که ترسی از مرگ ندارد می خواهد بمانند ندا و ترانه و سهراب و فرزاد سهمی از آزادی و دموکراسی فردای ایران را داشته باشد اینبار آخرین قدم را برای کسب آزادی و دموکراسی در ایران برداریم که محکمترین قدم های سبزمان می تواند پلی برای عبور از دیکتاتوری و رسیدن به یک حکومت سکولار و مردم سالار و دموکراسی باشد عباس ارشادی فر بعنوان مدافع حقوق بشر روزنامه نگار آزاد است که تلاش دارد ایران را از استبداد دینی و آخوندی رهایی بخشد.
عباس ارشادی فر فرماندهی ارتش سایبری را عهده دار شده است و می خواهد به جهانیان ثابت کند که جنگ سایبری در ایران برای مقابله با حکومت آخوندی برقرار شده و تا پیروزی و حاکم شدن خود مردم در سرنوشت ایران خسته نخواهد شد
روزنامه اینترنتی حامی سبز نیوز بعنوان پایگاه مقابله با اهداف شوم آخوندی در ایران راه اندازی شده است و اگر جوانان این مرز و بوم را محارب می خوانند آقای دیکتاتور عباس ارشادی فر هم محارب است و اگر پشت سر تو ایستادم و نماز ریا خواندم و قدرتی دادی که چشمانم را کور بسازد و زبانم را لال که جنایت های تو را سرپوش بگذارم آن موقع تو پیروز میدان هستی ولی من عباس ارشادی فر نماز ریا با تو هرگز نخواهم خواند و به مقام دنیوی پشت کرده و حق طلبی را پیشه خود کرده و قلم توانای سبز روزنامه اینترنتی حامی سبز نیوز را پلی برای عبور از دیکتاتوری و پیاده ساختن ایران در لیبرال دموکراسی قرار داده ام
آقای خامنه ای فردای ایران لیبرال دموکراسی است و آن موقع برای بیشتر از یک میلیون نفر آخوند جایی نداریم در ایران اقای خامنه ای لبنان شما و دوستانتان را جای خواهد داد؟ بعید می دانم این عربها شما را هم فریب داده اند از خواب سی ساله بیدار نشده اید که بفهمید تا منافع آنها را تامین می سازید بله قربان چشم قربان سر می دهند منافعی در کار نباشد کشتی ولایی و الهی شما صد متر نرفته غرق خواهد شد مادران داغ داری که سی سال است در راه از دست دادن فرزندانشان که از دست داده اند گریه کرده اند و مادر ندا و سهراب و ترانه گریه هایشان جمع شده و دریایی شده که شما را غرق خواهد کرد آقای خامنه ای فکر کنم شنا هم بلد نیستید و هر چقدر دست و پا زنید نمی توانید ساحل نجات را پیش بگیرید و غرق می شوید به حقیقت غرق شده اید و نفس نفس می زنید و یک چوب کبریتی را که در دریا می بینید دستان را می اندازید به سرابی که مدتهاست اوهام و توهم شما را گرفته است آقای خامنه ای دستان خود را بیشتر از این به خون ملت ایران آغشته نکنید اگر از رنگ سرخ خوشتان می آید کشتی کشتی رنگ سرخ از کارخانه های رنگ سازی برایت سفارش دهیم چرا با خون مردم و با جان ملت بازی می کنی اقای خامنه ای زندانهایت پرشده است پانزده هزار زندانی سیاسی و عقیدتی کم آماری نیست همکاران روزنامه نگار مرا زندانی کردی شکنجه که ننویسند ولی من تا آخرین قطره خون اپوزیسیونی خواهم بود که بر ضد تو خواهم نوشت و ایران را از مسیر نا صاف و ناهمورا دیکتاتوری رهایی می بخشم و ملت سبز ایران آن روز لبخند را برای همدیگر هدیه می کنند که صبح همان روز در یک قدمی است و شب دیکتاتوری تمام شد و آزادی و دموکراسی نوش جان ملت ایران باد.
همان دیکتاتوری که سال 57 قیافه اش را ملت فریب خورده ایران سعی می کردند در ماه ببینند یا قیافه سال 68 که جام و کاسه زهر را برای صلح با برادر صدام حسین! سر می کشید یا قیافه آن روزی که به برادران حماس! کمک می کردند و برادران حماس صدام حسین را یکی از بزرگرترین شهیدان تاریخ خواند
از کدامین ابر صحبت کنم که کنار برود و چهره دیکتاتور دوم را نمایان سازد که ندا توانست با کمک ترانه و سهراب و فرزاد ابرها را دور سازد و آقایون دیکتاتوری را چهره کریه وزشتشان را نمایان سازد و باز می گویم که دیکتاتور همیشه پشت ابر باقی نمی ماند چون روزنامه نگار آزاد و از جان گذشته عباس ارشادی فر که ترسی از مرگ ندارد می خواهد بمانند ندا و ترانه و سهراب و فرزاد سهمی از آزادی و دموکراسی فردای ایران را داشته باشد اینبار آخرین قدم را برای کسب آزادی و دموکراسی در ایران برداریم که محکمترین قدم های سبزمان می تواند پلی برای عبور از دیکتاتوری و رسیدن به یک حکومت سکولار و مردم سالار و دموکراسی باشد عباس ارشادی فر بعنوان مدافع حقوق بشر روزنامه نگار آزاد است که تلاش دارد ایران را از استبداد دینی و آخوندی رهایی بخشد.
عباس ارشادی فر فرماندهی ارتش سایبری را عهده دار شده است و می خواهد به جهانیان ثابت کند که جنگ سایبری در ایران برای مقابله با حکومت آخوندی برقرار شده و تا پیروزی و حاکم شدن خود مردم در سرنوشت ایران خسته نخواهد شد
روزنامه اینترنتی حامی سبز نیوز بعنوان پایگاه مقابله با اهداف شوم آخوندی در ایران راه اندازی شده است و اگر جوانان این مرز و بوم را محارب می خوانند آقای دیکتاتور عباس ارشادی فر هم محارب است و اگر پشت سر تو ایستادم و نماز ریا خواندم و قدرتی دادی که چشمانم را کور بسازد و زبانم را لال که جنایت های تو را سرپوش بگذارم آن موقع تو پیروز میدان هستی ولی من عباس ارشادی فر نماز ریا با تو هرگز نخواهم خواند و به مقام دنیوی پشت کرده و حق طلبی را پیشه خود کرده و قلم توانای سبز روزنامه اینترنتی حامی سبز نیوز را پلی برای عبور از دیکتاتوری و پیاده ساختن ایران در لیبرال دموکراسی قرار داده ام
آقای خامنه ای فردای ایران لیبرال دموکراسی است و آن موقع برای بیشتر از یک میلیون نفر آخوند جایی نداریم در ایران اقای خامنه ای لبنان شما و دوستانتان را جای خواهد داد؟ بعید می دانم این عربها شما را هم فریب داده اند از خواب سی ساله بیدار نشده اید که بفهمید تا منافع آنها را تامین می سازید بله قربان چشم قربان سر می دهند منافعی در کار نباشد کشتی ولایی و الهی شما صد متر نرفته غرق خواهد شد مادران داغ داری که سی سال است در راه از دست دادن فرزندانشان که از دست داده اند گریه کرده اند و مادر ندا و سهراب و ترانه گریه هایشان جمع شده و دریایی شده که شما را غرق خواهد کرد آقای خامنه ای فکر کنم شنا هم بلد نیستید و هر چقدر دست و پا زنید نمی توانید ساحل نجات را پیش بگیرید و غرق می شوید به حقیقت غرق شده اید و نفس نفس می زنید و یک چوب کبریتی را که در دریا می بینید دستان را می اندازید به سرابی که مدتهاست اوهام و توهم شما را گرفته است آقای خامنه ای دستان خود را بیشتر از این به خون ملت ایران آغشته نکنید اگر از رنگ سرخ خوشتان می آید کشتی کشتی رنگ سرخ از کارخانه های رنگ سازی برایت سفارش دهیم چرا با خون مردم و با جان ملت بازی می کنی اقای خامنه ای زندانهایت پرشده است پانزده هزار زندانی سیاسی و عقیدتی کم آماری نیست همکاران روزنامه نگار مرا زندانی کردی شکنجه که ننویسند ولی من تا آخرین قطره خون اپوزیسیونی خواهم بود که بر ضد تو خواهم نوشت و ایران را از مسیر نا صاف و ناهمورا دیکتاتوری رهایی می بخشم و ملت سبز ایران آن روز لبخند را برای همدیگر هدیه می کنند که صبح همان روز در یک قدمی است و شب دیکتاتوری تمام شد و آزادی و دموکراسی نوش جان ملت ایران باد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر