روزنامه نگار آزاد
آقای احمدی نژاد با رعایت نکردن ادبیات سیاسی و دیپلماتیکی همواره سعی دارد که ملت ایران را در برابر جامعه جهانی کوچک نشان دهد.
آقای اوباما بیا بشین میز مذاکره ما ادب می کنیم شما را و دولتهای غربی ادب می شوند ، این نوع گفتار بیشتر موقعی کاربرد دارد که گوینده خود را در مقابل مخاطب خویش کوچک و کوچک تر می شمارد حقارت بینی خود و کوچک شمردن خود باعث می شود که در دریا غرق می شود و دست به یک چوب کبریتی که آن هم تازه سرابی بیشتر نیست می اندازد و فکر می کند دیگر غرق نمی شود با این اوهام و توهم
کشتی نظام ولایی آقایون مملکتی مدتی است که سوراخ شده و غیر قابل تعمیر است و سکاندارش که آقای خامنه ای باشد و آقای احمدی نژاد خدمه عرشه کشتی یک آش شور شعله قلم کاری پخته اند که به مزاج هیچ سیاست مدار داخل و خارج سازگار نیست و ما روزنامه نگاران با نوشته ها و برتابیدن حقایق روز جامعه آشفته ایرانی، به گفته آقایون مملکتی نمک های زیادی به آش پخته آقایون می ریزیم که اصلا غیر قابل خوردن می شود !
روزنامه نگار زندانی در بند و زندانیان عقیده و سیاسی از خون خود گذشته اند ، عباس ارشادی فر اگر به نظام آخوندی این آقایون آری می گفت زندگی راحت و مقام های آنچنانی داشت ولی روزنامه نگاری را در پیش گرفته ام هموراه می دانستم که پر از مخاطره و خطر خواهد بود ولی به قیمت به دست آوردن دموکراسی در ایران و رسیدن ایران به لیبرال دموکراسی از خون خود گذشته ام و مثل عباس ارشادی فر در داخل و خارج از ایران زیاد است . میهن پرستانی که شعار ما هستیم می زنند برای ایران و ایرانی بودن افتخار می کنند دانشجویان لیبرال که با قلم توانای خود توانسته اند جنبش عظیم مدنی را به پیش ببرند من عباس ارشادی فر که خود را قطره ای کوچک از دریای عظیم لیبرال دموکراسی می دانم می خواهم با نوشته هایم قطره قطره همه را پیش هم جمع کنم و دریای عظیم و طوفانی برای از بین بردن دیکتاتوری در ایران راه بیاندازم و رسیدیم به ساحل لیبرال دموکراسی آن روز را جشن می گیریم . و کمی صبر کنید نور آزادی به چشم می خورد
آقای احمدی نژاد با رعایت نکردن ادبیات سیاسی و دیپلماتیکی همواره سعی دارد که ملت ایران را در برابر جامعه جهانی کوچک نشان دهد.
آقای اوباما بیا بشین میز مذاکره ما ادب می کنیم شما را و دولتهای غربی ادب می شوند ، این نوع گفتار بیشتر موقعی کاربرد دارد که گوینده خود را در مقابل مخاطب خویش کوچک و کوچک تر می شمارد حقارت بینی خود و کوچک شمردن خود باعث می شود که در دریا غرق می شود و دست به یک چوب کبریتی که آن هم تازه سرابی بیشتر نیست می اندازد و فکر می کند دیگر غرق نمی شود با این اوهام و توهم
کشتی نظام ولایی آقایون مملکتی مدتی است که سوراخ شده و غیر قابل تعمیر است و سکاندارش که آقای خامنه ای باشد و آقای احمدی نژاد خدمه عرشه کشتی یک آش شور شعله قلم کاری پخته اند که به مزاج هیچ سیاست مدار داخل و خارج سازگار نیست و ما روزنامه نگاران با نوشته ها و برتابیدن حقایق روز جامعه آشفته ایرانی، به گفته آقایون مملکتی نمک های زیادی به آش پخته آقایون می ریزیم که اصلا غیر قابل خوردن می شود !
روزنامه نگار زندانی در بند و زندانیان عقیده و سیاسی از خون خود گذشته اند ، عباس ارشادی فر اگر به نظام آخوندی این آقایون آری می گفت زندگی راحت و مقام های آنچنانی داشت ولی روزنامه نگاری را در پیش گرفته ام هموراه می دانستم که پر از مخاطره و خطر خواهد بود ولی به قیمت به دست آوردن دموکراسی در ایران و رسیدن ایران به لیبرال دموکراسی از خون خود گذشته ام و مثل عباس ارشادی فر در داخل و خارج از ایران زیاد است . میهن پرستانی که شعار ما هستیم می زنند برای ایران و ایرانی بودن افتخار می کنند دانشجویان لیبرال که با قلم توانای خود توانسته اند جنبش عظیم مدنی را به پیش ببرند من عباس ارشادی فر که خود را قطره ای کوچک از دریای عظیم لیبرال دموکراسی می دانم می خواهم با نوشته هایم قطره قطره همه را پیش هم جمع کنم و دریای عظیم و طوفانی برای از بین بردن دیکتاتوری در ایران راه بیاندازم و رسیدیم به ساحل لیبرال دموکراسی آن روز را جشن می گیریم . و کمی صبر کنید نور آزادی به چشم می خورد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر