روزنامه نگار آزاد
یک مهندس جوان که اگر ریش می گذاشت و دستمال گردن عربی آقای خامنه ای را به گردن می انداخت و در دعا های کمیل ریا و نماز جمعه نمایشی آخوندی شرکت می کرد شاید رییس جمهوری می شد به مانند آقای هاله ی نور که تابش کرم شتاب را در دوره سر خود هاله ای از نور و کرامات می خواند ولی این مهندس جوان نه راه احمدی نژاد را رفت که رییس جمهور شود و نه دستمال گردن عربی آقای خامنه ای را گردن انداخت و نماز ریا و دعای ریا به جا نیاورد این جوان مهندس کسی نیست جز عباس ارشادی فر که روزنامه نگاری را در پیش گرفت و برای دفاع از حقوق بشر خود را مدافع حقوق بشر نامید و گفت که شیرین عبادی و نرگس محمدی تنها نیستند و عباس ارشادی فر هست که به دفاع از حقوق بشر بپردازد و رنگ باخته حقوق بشر را دوباره به خود بازگرداند ولی همچنان بگیر و ببند نظام آخوندی بیشتر از پیش شده و هر کسی خود را روزنامه نگار و مدافع حقوق بشر معرفی می کند و به نوشتن حقیقت و دفاع از حقوق ضایع شده بشری می پردازد پایه های نظام جور آخوندی را به لرزه در می آورد نظامی که سی سال خون جوانان را به ناحق ریخت و نظامی که جز مکر و حیله چیزی به ارمغان نیاورد نظامی که به دروغ متوسل شد و با ریا به چپاولگری میهن عزیزمان ایران مشغول شد چنین نظامی شایستگی حکومت به ملت ایران را ندارد و در ساختار ولایت فقیه نمی شود دست به اصلاحات زد و نظامی که از ریشه خراب است چطور می شود با اصلاح شاخ و برگ هایش دلخوش شد، نمی شود و ملت هوشیار ایران می داند که نظام پوچ و توخالی آقا سید علی گدا رنگ باخته و حرفی برای گفتن ندارد فرزندان این ایران را در زندانهای مخوف شکنجه و اعدام کردند و ایران بزرگترین زندان همکاران روزنامه نگار ما شد و یکی را پس از دیگری گرفتند و حبس های طولانی مدت نشانه سقوط نظام آخوندی آقایون مملکتی است درماندگی آقای احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای روز به روز بیشتر از پیش نمایان می شود به بهانه حجاب خواستند که کودتای ننگین انتخاباتی را از ذهن ملت دور سازند و ملت دیگر نگوید رای من کو و نه غزه و نه لبنان جانم فدای ایران که به حق هر آن شمعی که به خانه روا است به مسجد حرام است و این را ملت فهیم ایران به درستی گفته است که نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران در ایران هستند کسانی که به نان شب خویش محتاج هستند آقایون مملکتی بیت المال و حق ملت خود را جیب حماس و غزه می ریزد و از تروریسم جهانی حمایت می کند و فردای تیره و تار را برای ملت ایران به ارمغان می آورد دوستان خوبم چنین نظامی برای ملت ایران و در شان ملت ایران نیست و چنین نظامی را باید به زباله دان تاریخ سپرد و تجربه ها و خاطرات تلخ سی ساله را دور ریخت و با وحدت اپوزیسیون سعی بر سرنگونی نظام آخوندی را داشت که من و تو می رویم به سوی لیبرال دموکراسی و فردای آزادی ایران و گر نرویم نیستیم و صبح در یک قدمی شما است.
یک مهندس جوان که اگر ریش می گذاشت و دستمال گردن عربی آقای خامنه ای را به گردن می انداخت و در دعا های کمیل ریا و نماز جمعه نمایشی آخوندی شرکت می کرد شاید رییس جمهوری می شد به مانند آقای هاله ی نور که تابش کرم شتاب را در دوره سر خود هاله ای از نور و کرامات می خواند ولی این مهندس جوان نه راه احمدی نژاد را رفت که رییس جمهور شود و نه دستمال گردن عربی آقای خامنه ای را گردن انداخت و نماز ریا و دعای ریا به جا نیاورد این جوان مهندس کسی نیست جز عباس ارشادی فر که روزنامه نگاری را در پیش گرفت و برای دفاع از حقوق بشر خود را مدافع حقوق بشر نامید و گفت که شیرین عبادی و نرگس محمدی تنها نیستند و عباس ارشادی فر هست که به دفاع از حقوق بشر بپردازد و رنگ باخته حقوق بشر را دوباره به خود بازگرداند ولی همچنان بگیر و ببند نظام آخوندی بیشتر از پیش شده و هر کسی خود را روزنامه نگار و مدافع حقوق بشر معرفی می کند و به نوشتن حقیقت و دفاع از حقوق ضایع شده بشری می پردازد پایه های نظام جور آخوندی را به لرزه در می آورد نظامی که سی سال خون جوانان را به ناحق ریخت و نظامی که جز مکر و حیله چیزی به ارمغان نیاورد نظامی که به دروغ متوسل شد و با ریا به چپاولگری میهن عزیزمان ایران مشغول شد چنین نظامی شایستگی حکومت به ملت ایران را ندارد و در ساختار ولایت فقیه نمی شود دست به اصلاحات زد و نظامی که از ریشه خراب است چطور می شود با اصلاح شاخ و برگ هایش دلخوش شد، نمی شود و ملت هوشیار ایران می داند که نظام پوچ و توخالی آقا سید علی گدا رنگ باخته و حرفی برای گفتن ندارد فرزندان این ایران را در زندانهای مخوف شکنجه و اعدام کردند و ایران بزرگترین زندان همکاران روزنامه نگار ما شد و یکی را پس از دیگری گرفتند و حبس های طولانی مدت نشانه سقوط نظام آخوندی آقایون مملکتی است درماندگی آقای احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای روز به روز بیشتر از پیش نمایان می شود به بهانه حجاب خواستند که کودتای ننگین انتخاباتی را از ذهن ملت دور سازند و ملت دیگر نگوید رای من کو و نه غزه و نه لبنان جانم فدای ایران که به حق هر آن شمعی که به خانه روا است به مسجد حرام است و این را ملت فهیم ایران به درستی گفته است که نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران در ایران هستند کسانی که به نان شب خویش محتاج هستند آقایون مملکتی بیت المال و حق ملت خود را جیب حماس و غزه می ریزد و از تروریسم جهانی حمایت می کند و فردای تیره و تار را برای ملت ایران به ارمغان می آورد دوستان خوبم چنین نظامی برای ملت ایران و در شان ملت ایران نیست و چنین نظامی را باید به زباله دان تاریخ سپرد و تجربه ها و خاطرات تلخ سی ساله را دور ریخت و با وحدت اپوزیسیون سعی بر سرنگونی نظام آخوندی را داشت که من و تو می رویم به سوی لیبرال دموکراسی و فردای آزادی ایران و گر نرویم نیستیم و صبح در یک قدمی شما است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر